خبرگزاری حوزه | ایجاد نقش روی بدن به اشکال مختلف با نامهایی همچون تتو، خالکوبی و نقاشی روی بدن شناخته میشود. رد تتوها را که دنبال کنیم به ریشههای فرهنگی و اجتماعی آن درگذشته میرسیم.
در رابطه با تتوها دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی آن را پدیدهای زیباشناختی تلقی کرده و کشیدن نقشها روی بدن را در قالب هنر معنا میکنند و به کسی که نقش و نگارها را بر بدن تتو میکند عنوان تتو آرتیست میدهند.
از دریچه نگاه این گروه، بدن، بومِ نقاشی است و تصویر تتو اثری هنری و همیشه ماندگار. بهکارگیری تکنیکها و سبکهای هنری همچون رئالیسم و سنتی و...در تتو زدن از همین نگاه نشئت میگیرد.
تاتو یا تتو نه فقط روی تن جوانان و نوجوانان امروزی دیده میشود؛ بلکه در گذشتههای دور نیز حتی میان سرخپوستان هم رواج داشته و جزئی از آیین و باورهای قبیلهای آنها محسوب میشده است.
بزرگان هر قبیله برای تمایز قبیله خود از سایر قبایل نمادهایی را انتخاب میکردند. مثلاً نوع پوشش یا آرایش خاصی را برمیگزیدند. وقتی رئیس قبیله نماد را مشخص میکرد افراد قبیله موظف به تبعیت بودند. خالکوبی یا تتو یکی از همین نمادها بوده که در قبایل قدیمی وجود داشته است. شاید حتی بتوان اینگونه گفت که بدن قدیمیترین بوم نقاشی بوده است.
گاهی تتوها نشانهٔ مقاومت یک قبیله در برابر محدودیتها بوده و گاه معرف هویت یک گروه.
گاهی حتی تتوها نقش باور به یک امر غیبی را بازی میکرده است. بهعنوانمثال در مصر باستان تتوها بهعنوان طلسمی محافظ بر تن افراد نقش میبسته و مردم اینگونه خود را از شیاطین در امان میداشتند.
در برخی از فرهنگها نیز جنگجویان بعد از پیروزی نقشهایی را بر تن خویش خالکوبی میکردند و نقشهای تن خویش را همچون تاریخی مکتوب، زنده و پویا در معرض دید دیگران قرار میدادند.
علت تتو درگذشته هرچه که بوده در نهایت تتو و خالکوبی بهنوعی زبان گروهی قلمداد میشده؛ اما امروزه این امر به زبانی فردی مبدل شده است. در واقع با گذر از سنت و ورود به جهان متمدن و مدرنیته شدن تتوهای گروهی (تتوهای مشترکی که بیانگر آدابورسوم و اعتقادات یک گروه بوده است) جای خود را به تتوهای فردی داده است. درگذشته حتی تتو کار فردی مقدس و تتو کردن امری آیینی بوده حالآنکه امروزه تتو آرتیست صرفاً یک هنرمند آن هم با اهدافی اقتصادی است و برای کسب درآمد اقدام به این کار میکند.
درگذشته در برخی از فرهنگها فقط ملوانان یا زندانیان و افراد شورشی تتو میزدند؛ اما امروزه این کار به یک رفتار لاکچری و متمدنانه تبدیل شده است. در حقیقت نظام سرمایهداری زیرکانه از این ابزار به نفع خویش بهره برده و آن را تبدیل به یک صنعت پررونق کرده است.
برخی از افراد بدون فکر و صرفاً از روی تقلید اقدام به زدن تتو میکنند. برخی تحتتأثیر رسانه قرار گرفته و با دیدن تبلیغات جذاب تتو کاران به این امر تن میدهند. نقش رسانهها و سلبریتیها را در این میان نمیتوان نادیده گرفت. نمایش تتو در فیلمها روی تن بازیگران و در زمین ورزش بر تن ورزشکاران و روی دست و صورت خوانندگان بالای سن مشوق خوبی برای انجام این کار است.
برخی از افرادی که به زدن تتو اقدام میکنند قصد دارند با این عمل در برابر استاندارهای مشخص شده برای تن و بدن بایستند.
در حقیقت تتو شورش بدن بر علیه قوانین موجود است. دقت در تصویر تتوهای نوجوانان و جوانان بهخوبی گویای این مقاومت است. هر اجتماعی مبتنی بر ایدئولوژی خود هنجارهایی را بهعنوان هنجارهای زیبایی معرفی میکند؛ اما افرادی که آن هنجارها را قبول ندارند به کنش اجتماعی مبادرت میورزند.
یکی از کنشهای نامحسوس اجتماعی تتو و خالکوبی است. کنشی فردی که شخص با تصویر و نقشی که علاقه دارد و گاه بر خلاف هنجارهای زیبایی آن اجتماع است هویت فردی خود را بازتعریف میکند و اینگونه اعتراضش را به گوش همگان میرساند.
البته تتو نه فقط در ایران بلکه در سایر کشورها هم وجود دارد و پدیدهای جهانیست. این پدیده در اکثر ملل مرسوم بوده و همچنان هست. مصر باستان، قبایل بومی و تمدنهای شرقی نیز از این امر بیبهره نبودهاند.
تتوها هر کدام راوی داستان صاحبانش هستند. برخی خبر از عشقی میدهند که رفته و برخی یادآور غمی درگذشته. برخی نماد پیروزیهای فردی و تعدادی بیانگر شکستهای تاریخی. گاهی تن، دفتر خاطرات میشود و نام فرزندی یا پدری بر آن حک میگردد و گاه رسانهای برای انتقال معنایی به مخاطب. اگرچه انگیزهها برای ایجاد نقشها متفاوت است؛ اما آنچه در میان همگان مشترک است نیاز عمیق انسان به یافتن معنا در جهانی بهظاهر بیمعنا، بازیابی هویت و ارتباط با دیگران است. در دنیایی که با بحران هویت مواجهیم گویا تتو بر بدن و تثبیت همیشگی آن نیاز انسان را به هویتی ماندگار فریاد میزند.
زهرا ابراهیمی
۱۰:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۱۷










نظر شما